روزهای شمارش شده

آنچه از قلمم بر می یاد

روزهای شمارش شده

آنچه از قلمم بر می یاد

طبیعت در شب

سلام

امشب تصمیم گرفتم توی حیاط بخوابم . وقتی دراز کشیدم وبه آسمان نگاه کردم  یه عالمه ستاره های ریز ودرشت رو دیدم با خودم گفتم احتمال داره منم یه ستاره داشته باشم .آیا واقعا هرکسی در آسمون یه ستاره داره؟توی همین فکر بودم که چشمم به ماه زیبا افتاد .ماه تمام رخ زیبای خود رو نمایش نمیداد فکر کنم یه چند روزی مونده که ماه کاملا خود رو نشون بده(همون ماه چهارده). دوست دارم ماه روباتمام رخ ببینم به همین خاطر نظر دارم چند شب پشت سر هم توی حیاط بخوابم تا به آرزوم برسم .

توی همین حرف های که باخودم میزدم صدای یه چیز رو می شنیدم !صدای میاومیاوگربه وبچه هاش بودندواقعا صدای زیبای داشتند . بعد از آن هم از دور صدای عور عور سگ هارو شنیدم .

اگه راستشو بخواید این ها فقط قسمت کوچکی از اون چیز های بود که من دیدم وشنیدم توی یه شب خنک تابستانی .

ارزشش رو داره یه شب بیرون از خونه خوابیدن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! امتحانش کنید...............

روز تولد

سلام

امروزیکم مرداد بود. امروز روزی بود که من 15سال قبل توی همین ماه همین روز  به دنیا آمدم یعنی امروز روز تولد من بود.

خیلی ها تو روزتولدشان جشن می گیرند.

 اما اگه راستشو بخواید هیچکس ازروز تولد من خبر نداشت بجزخداوخودم. من دوست داشتم یکی بدون اینکه خودم بهش بگم بدون که امروز روز تولد من اماهرکسیم که میدونست انتظار هیچی ازش نداشتم فقط بهم بگه تولد مبارک اما هیچکس..............

علت اینهم فقط دغدغه ی فکری نه هیچ چیز دیگه ؟ 

انتخاب درست

 

سلام

امروز رفتم  ثبت نام کنم مدرسه فنی حرفه ای رشته معماری ثبت نام کنم وقتی به آنجا رسیدم وآن آقاوقتی کارنامه سال اول من رو دید گفت تو بهتر بری رشته برق گفتم اما من دوست دارم برم رشته معماری آن اقا هم گفت انتخاب با خودت منم گفتم همون.

اماوقتی توراه برگشت به خانه به خودم گفتم آیاواقعا درست انتخاب کردم چون هیچ تحقیقی نکردم که آیا این رشته ارزش داره که من برای ادامه زندگی ام انتخاب کردم .اما از یک طرفم مجبورم خیلی خوب ادامه ش بدم چون باتوجه به علاقه ای که به این رشته داشتم انتخاب کردم .

وازآن های که امسال سال اولنددرخواست میکنم ازهمین امروز به فکر انتخاب رشته سال دومشان باشند.

به امید موفقیت..........................

درک کردن

سلام

امروز وقتی از خونه بیرون آمدم سه نفر رو دیدم که داشتند اشغال هارا به هم زدند تا شاید یه چیز قیمتی یا تکه های از آهن یا هرچیز دیگه که بتونن بفروشن رو پیداکنند .منم با خودم گفتم که این بچه ها که هم سن وسال من هستند حتمامشکلات زیادی دارن که مجبورند توی اشغال ها بگردند همینطور که راه میرفتم فکر کردم درباره خودم که من هرچیزی که بخوام خانوادم برام فراهم میکنن اما به دیروز فکر کردم که به پدرم گفتم که

 موتور چهار چرخ برام میخری؟

گفت نه !

گفتم چرا؟

گفت چون اولاخیلی مثل تو دوست دارندداشته باشنداماوضعیت خوبی ندارند ونمیتونند بخرند وبه توحسودی میبرن واین اصلاخوب نیست ثانیا خطرناکه واحتمال داره بلای سر خودت بیاری.

منم برای دلیل اول گفتم هرکس برای خودش زندگی میکنه واگه من بخرم به چه کسی ربط داره وبرای دلیل دوم آدم باید مواظب باشه.

اماامروز وقتی این سه پسر رو دیدم واقعا فهمیدم که حرف پدرم چقدر درست ودقیق ونتیجه گرفتم که:

آدم هر کاری انجام میده فقط به فکر منافع خود نباشه ودیگران رو هم در نظر بگیره ه ه ه ه ه ه ه!

اعداد شانس

سلام

امروز من میخوام از یه ساعت دیجیتالی یا هر چیز دیگری که اعداد دیجیتالی رو نشون میده براتون بگم .

ایا تالآن شده که به یه ساعت دیجیتالی نگاه کنید ویک عدد رند رو به شما نشون بده؟ مثلا12:21یا01:10یا00:00و...رو به شما نشون بده البته برای کسانی که زیادبه وقت اهمیت میدن وبیشتر به ساعت نگاه میکنن این اتفاق میافته .واما این اعداد رند که برای یک فرد مدام تکرار میشه به نظر خیلی هااعداد شانس آن فرد است امااین اعداد برای بعضی خوش شانسی به همراه داره وبرای بعضی هم بدشانسی.اگه راستشو بخواید یه مدت بود که هر وقت به ساعت گوشیم یا به یه ساعت دیجیتالی نگاه می کردم یک عدد رند رو نمایش می داد اماهمیشه توی هرکاری برام بدشانسی می آورد.

آیابرای شما این اتفاق پیش آمده ؟

اولین روزوبلاگ

َ

سلام

این اولین روز وبلاگ من

من میخوام تو این وبلاگ اتفاق مهم روزمره که برای خودم اتفاق می افته روبنویسم همچنین خبرای خوش وناراحت کننده ای رو که می شنوم بنویسم